کنایه از عاصی. گنهکار. فاسق. بدکاره. ظالم. (از برهان). عاصی. گناهکار. فاسق. فاجر. ظالم. بدکاره. (ناظم الاطباء) : سیاه نامه تر از خود کسی نمی بینم چگونه چون قلمم دود دل بسرنرود. حافظ. رجوع به سیه نامه شود
کنایه از عاصی. گنهکار. فاسق. بدکاره. ظالم. (از برهان). عاصی. گناهکار. فاسق. فاجر. ظالم. بدکاره. (ناظم الاطباء) : سیاه نامه تر از خود کسی نمی بینم چگونه چون قلمم دود دل بسرنرود. حافظ. رجوع به سیه نامه شود
کنایه از بندیخانه. (از فرهنگ رشیدی) (انجمن آرای ناصری) (شرفنامه). خانه تاریک. خانه ای تاریک که زندانیان را در آن بند نهند: گیتی سیاه خانه شد از ظلمت وجود گردون کبودجامه شد از ماتم وفا. خاقانی. ، کنایه از خانه بی میمنت. (انجمن آرای ناصری) (فرهنگ رشیدی). خانه نامبارک. (شرفنامه) ، خیمۀ صحرانشینان. (فرهنگ رشیدی) (آنندراج) (انجمن آرا) : سیاه خانه و عیدان سرخ بر دل من حریف رضوان بود و حدائق اعناب. خاقانی. وقتی ناقه ای گم کردم و به جستجوی آن بر ناقۀ دیگر سوار شده و روان گشتم شب به سیاه خانه ای رسیدم. (از شاهد صادق)
کنایه از بندیخانه. (از فرهنگ رشیدی) (انجمن آرای ناصری) (شرفنامه). خانه تاریک. خانه ای تاریک که زندانیان را در آن بند نهند: گیتی سیاه خانه شد از ظلمت وجود گردون کبودجامه شد از ماتم وفا. خاقانی. ، کنایه از خانه بی میمنت. (انجمن آرای ناصری) (فرهنگ رشیدی). خانه نامبارک. (شرفنامه) ، خیمۀ صحرانشینان. (فرهنگ رشیدی) (آنندراج) (انجمن آرا) : سیاه خانه و عیدان سرخ بر دل من حریف رضوان بود و حدائق اعناب. خاقانی. وقتی ناقه ای گم کردم و به جستجوی آن بر ناقۀ دیگر سوار شده و روان گشتم شب به سیاه خانه ای رسیدم. (از شاهد صادق)
دهی است از دهستان کوهدشت بخش طرهان شهرستان خرم آباد. دارای 180 تن سکنه. آب آن از چاه. محصول آنجا غلات. شغل اهالی زراعت و گله داری. ساکنین از طایفۀ کرمی هستند و در چادر سکونت دارند. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 6)
دهی است از دهستان کوهدشت بخش طرهان شهرستان خرم آباد. دارای 180 تن سکنه. آب آن از چاه. محصول آنجا غلات. شغل اهالی زراعت و گله داری. ساکنین از طایفۀ کرمی هستند و در چادر سکونت دارند. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 6)
درختی است از شمشیریان که جزو رده دولپه ییهای جدا گلبرگ متقابل و دایمی است. گلهایش کوچک و منظم و سفید رنگ است. میوه اش کروی و کوچک و گوشت دار است و به چندین خانه تقسیم میشود و هر خانه شامل دو دانه است. میوه آن ماکول نیست و مهوع است و در تداوی به عنوان مسهل به کار میرود. این گیاه بومی آسیاست. اقسام مختلف آن مخصوصا در چین و ژاپن و هندوستان بسیار میروید و در جنگلهای شمال ایران نیز فراوان است سیردار ال اسبی گوشوارک عرقیه الراهب ای آغاجی افونموس
درختی است از شمشیریان که جزو رده دولپه ییهای جدا گلبرگ متقابل و دایمی است. گلهایش کوچک و منظم و سفید رنگ است. میوه اش کروی و کوچک و گوشت دار است و به چندین خانه تقسیم میشود و هر خانه شامل دو دانه است. میوه آن ماکول نیست و مهوع است و در تداوی به عنوان مسهل به کار میرود. این گیاه بومی آسیاست. اقسام مختلف آن مخصوصا در چین و ژاپن و هندوستان بسیار میروید و در جنگلهای شمال ایران نیز فراوان است سیردار ال اسبی گوشوارک عرقیه الراهب ای آغاجی افونموس